کاهش میل جنسی شایعترین اختلال جنسی در هر دو جنس و از جمله در زنان به شمار می رود. علل مختلف زیستی، روانشناختی و محیطی می تواند بر آن تأثیر بگذارد. درمان این اختلال در عین شایع بودن،چندان آسان نبوده و نیازمند رویکردی همه جانبه دارد.
اغلب به صورت واگویه ای از نارضایتی همسر از میل جنسی پایین و نگرانی از فاصله ای که بین زوجین ایجاد می گردد بیان می شود و خانمها کمتر از آن به عنوان دغدغه ای در سلامت زندگی شخصی خود یاد می کنند.
اختلال میل جنسی به صورت کمبود یا فقدان مستمر یا مکرر فانتزی های جنسی و میل به فعالیت جنسی تعریف می شود.نمود آن در بررسی بالینی همواره یک شکل نیست و طیفی از تظاهرات از احتراز کامل از رابطه جنسی تا داشتن رابطه زناشویی علی رغم میل و رغبت را در بر می گیرد.
کاهش یا فقدان میل به فعالیت جنسی اگرچه به نظر می رسد همواره کمتر از میزان واقعی برآورد می شود ، شایع ترین شکایت در اختلالات جنسی زنان می باشد که درمان آن نیز کار چندان ساده ای نیست. پایین بودن میل جنسی جدا از این که یک اختلال فرض شود یا به چشم یک تنوع طبیعی در زنان به آن نگریسته شود، معلول عوامل چندگانه و متفاوتی است.
میل جنسی را باید در سه گانه سایق های جنسی که عمدتاٌ زیستی و ژنتیکی می باشند ، انگیزش ها که دربردارنده عوامل روانشناختی دارند و پاسخدهی به محرک های جنسی تعریف کرد. از این رو بدون در نظر گرفتن توأم مدل روانشناختی – زیستی – اجتماعی هرگونه تلاش برای بهبود این مشکل منجر به شکست و سرخوردگی خواهد شد. این موضوع به خصوص زمانی خود را بیشتر به رخ می کشد که متأسفانه گاه شاهد آن هستیم که بدون لحاظ نمودن مزاج بیمار و شناخت صفات و یا اختلالات خاص شخصیتی ابتدا به ساکن زوج درمانی و درمانهای روانشناختی و مشاوره و یا حتی داروهای مختلف در پیش گرفته شده است.
از دیگرسو باید توجه داشت که کاهش میل جنسی به معنی نداشتن فعالیت جنسی حتی موفق و طبیعی نیست. رفتار جنسی شامل مراحل جداگانه ای است که با میل جنسی شروع و با برانگیختگی، ارگاسم و نهایتاً فرونشینی تداوم می یابد. پس مهم است بدانیم که فیزیولوژی این مراحل مستقل از هم بوده و هر یک مسیر جداگانه ای را در مغز طی می کند. یعنی اگر حتی زنی با میل جنسی پایین در مسیر صحیح هدایت شود می تواند در یک همخوابگی و نزدیکی نقش موفقی را ایفا نماید.
در مورد علل میل جنسی پایین در زنان گرچه تحقیقات و مطالعات زیادی انجام شده اما ابهامات بسیاری در این خصوص وجود دارد.
علل مرتبط با اختلال کاهش میل جنسی در خانمها را می توان در گروهای ذیل تقسیم بندی نمود:
الف) علل ارتباطی
ب) علل روانشناختی
ج) علل فرهنگی
د) عوامل مربوط به سن
ه) عوامل طبی و دارویی
علل ارتباطی:
هرگونه مشکل در روابط زن و شوهر می تواند منجر به اثرات تخریبی در میل جنسی زن گردد. آنچه میل جنسی را در زنان شعله ور نگه می دارد داشتن پایگاهی ایمن و قابل اعتماد در روابط با همسرشان است و زمانیکه این پایگاه وجود نداشته باشد یا رو به ویرانی نهد، نباید انتظاری جز سرد شدن زن به داشتن رابطه جنسی داشت.
عدم دریافت پیامهای واضح از سوی مرد مبنی بر دوست داشتنی بودن و جذابیت جنسی زن برای همسرش ، این میل را رو به کاستی خواهد برد. گاهی نیز به مرور و در گذر سالهای متمادی زندگی ،یکنواختی و روزمرگی موجب کاهش در میل جنسی زن می گردد.
عوامل روانشناختی:
از علل روانشناختی موثر بر کاهش میل جنسی در زنان می توان به موارد زیر اشاره نمود:
1- رویکرد محیط خانواده به موضوع جنسیت زنانه و نگاه فرودستانه به رفتارهای زنانه
2- سابقه سوء رفتار جنسی و یا غفلت در دوره کودکی :
اینکه کودکان ناظر بر نزدیکی و رفتار زناشویی پدر و مادر باشند ، یکی از آسیب زا ترین عواملی است که می تواند لطمات جبران ناپذیری بر روان وی وارد کند. این موضوع بیش از هزار سال قبل، در آموزه های مکتب امامان شیعه به تفصیل مورد اشاره قرارگرفته است.
3- حوادث آسیب زای دوران بلوغ
4- استرسهای زندگی
5- داشتن اضطراب عملکردی
6- داشتن طبیعت و مزاج مضطرب
7- پیش بینی و داشتن انتظارات منفی از رابطه جنسی:
اغلب بر اثر فقر فرهنگی و نبود آموزشهای مناسب پیش از ازدواج در زوجهای جوان ، نگاه دختران تازه ازدواج کرده به رابطه زناشویی از دریچه مه آلودی است که از نجواهای دوران مدرسه و یا آشنایان و فامیل از افسانه رابطه جنسی به دست می آورند .افسانه هایی که این تصویر را تداعی می سازد که زنان همچو قربانیان پیش پای مردان می افتند. مردها این موجودات خشن،بی هیچ ترحمی و تنها از سر کامجویی گرزی به نام آلت را از شلوار خود بیرون می آورند و وحشیانه در مهبل دختران فرو می کنند و از پاره شدن پرده بکارت جوی خون به راه می افتد و تنها سهم زن از رابطه جنسی درد و زجه هایی که برای مردان اسباب لذت جویی و رفتار های سادیسمی است .
این انتظارات اشتباه از یک رابطه جنسی که متأسفانه گاه با ناآگاهی های آقایانی که به تازگی رابطه زناشویی را آغاز نموده اند، موضوعیت می یابند، یقیناً هر میلی را در زن به داشتن رابطه جنسی سرکوب خواهد نمود.
داشتن خود انگاره منفی و نداشتن اعتماد به نفس در برقراری یک رابطه زناشویی موفق و بی میلی در اثر سرخوردگی زن.
عوامل فرهنگی:
سایه سنگین تأثیرات باورهای فرهنگی زنان در هر جامعه را می توان به وضوح بر دیگر علل مورد اشاره در کاهش میل جنسی در زنان مشاهده نمود. در جامعه ما زن ها در خانواده نقش های اجتماعی متفاوت و متعددی را بر عهده می گیرند: نقش یک نیروی فعال اجتماعی و حرفه ای در مشاغل بیرون از خانه، کدبانوی خانه، مادر، دختر، همسر و دلبر. اما این نقش آخری به نظر می رسد به دلایل مختلفی در زندگی زنان، بخصوص زنان تحصیل کرده امروزی نقش می بازد. البته قشر زنان سنتی نیز چندان وضعیت خوبی ندارند.
ظاهراً هر کدام از این دو گروه توجیهاتی برای خود دارند و در سایه افزایش مسؤولیت های ناشی از نقش های دیگر بی هیچ درنگی از سهم حداقلی نقش دلبری می کاهند، بی آن که بدانند آن ها آفریده نشده اند تا پول درآورند، غذا درست کنند، بچه بزایند و کهنه بچه عوض کنند. هر چند که به طور ثانویه این نقش ها را انجام می دهند، اما اعجاز خلقت آن بود که مرد و زن در آغوش هم بیاسایند و در زلال عشق، تن و روان ز ناپاکی بزایند.
عوامل مرتبط با افزایش سن:
میل جنسی در زنان اغلب نموداری خطی را نمی پاید و در دو انتهای دوران باروری، از میزان کمینه ای برخوردار است. با ورود به دوره پیش یائسگی و یائسگی میل جنسی در زنان رو به کاستی می گذارد. کاهش هورمونهای زنانه ، مشکلات جسمانی ناشی از یائسگی و باورهای فرهنگی زنان در جوامع در حال توسعه، موجب کاهش میل جنسی می گردد.
علل زیستی :
از میان هورمونهای جنسی و مشکلات مرتبط با آنها ، تستسترون گرچه به عنوان یک هورمون نرینه شناخته می شود، اما نقشی به سزا در افزایش میل جنسی زنان ایفا می نماید. عمل ترشح هورمون تستسرون بین غده فوق کلیه وتخمدان ها تقسیم شده است. پس نشانگان نقصان هورمون های آندروژنی باید در مواردی مانند عمل جراحی برداشتن رحم (هستیرکتومی) و برداشتن دو طرفه تخمدان ها، یا شیمی درمانی در زمینه بد خیمی های رخم و تخمدان، مد نظر باشد.
هورمون پرولاکتین که وظیفۀ شیر سازی در سینه ها را به عهده دارد، با تغییر در هورمونهای جنسی مغز می تواند منجر به کاهش میل جنسی شود. این عمل به طور طبیعی در طی دورۀ شیردهی مادر اتفاق می افتد تا وی فارغ از رفتارهای برونگرایانه جنسی به پرورش نوزاد تازه به دنیا آمده بپردازد. اما به طور تصنعی و غیر طبیعی علل دیگری نیز می توانند میزان ترشح هورمون پرولاکتین را افزایش دهند. کم کاری تیروئید یکی از این علل می باشد که به علل داشتن مسیرهای هورمونی مشترک به طور همزمان ضمن افزایش هورمون محرک تیروئید موجب افزایش پرولاکتین نیز می گردد.
برخی داروهای مصرفی نیز به طور ثانویه با افزایش پرولاکتین می توانند میل جنسی را در زنان کاهش دهند.طیفی از داروهای شایع مصرفی در زنان ، مانند مهارکننده های بازجذب سروتونینی ،مهارکننده های بتا آندرنرژیکی (مثل پروپرانولول ) ، داروهای کاهنده چربی خون ،قرص های ضدحاملگی ،ضد تشنجها و آنتی هیستامین ها می توانند موجب کاهش در میل جنسی گردند.
بیماری هایی که می توانند منجر به کاهش میل جنسی شوند:
× بیماری های زنان و زایمان که منجر به دردحین مقاربت می شوند.
× بیماری های مجاری ادراری که موجب درد و ناراحتی حین مقاربت می شوند.
× سوء مصرف الکل و مواد مخدر
× افسردگی و استرس و اضطراب مزمن
× بیماری های هورمونی (اندوکرین) مانند دیابت
× بیماری های دستگاه عصبی مانند سکته های مغزی و آسیبهای وارده به مغز
درمان میل جنسی پایین در زنان:
این اختلال یکی از چالش انگیزترین موضوعات مورد توجه در طب و روانشناسی است. شاید سختی کار به پیچیده بودن نظام روانشناختی زنان برگردد. به طوری که با پیشرفت های شگرف علم طب هنوز هیچ دارویی تأیید نشده ای برای افزایش میل جنسی در زنان معرفی نشده است.
رویکرد درمان در گام نخست، درمان عللی است که به طور ثانویه منجر به کاهش میل جنسی شده اند. در گام بعدی درمان شناختی ـ رفتاری مبنای درمان قرار می گیرد، ضمن آن که به صورت مکمل می توان از ابزارهای درمانی مختلف بهره گرفت. درمان دراین مسیر توصیه می شود به صورت زوج درمانی صورت پذیرد چرا که مشکلات و آسیب هایی که در زندگی زناشویی وجود داشته و یکی از زوجین آن را مورد غفلت یا انکار قرار می دهد، زوج دیگری می تواند برای درمانگر آشکار نماید. مزیت دیگر زوج درمانی آن است که متأسفانه اغلب زوجین نگاه و قضاوت خود را مبنای گزارش موضوع از سوی هر دو زوج قرار می دهند یعنی به زبان ساده فکر می کنند همسرشان نیز الزاماً موضوع را همان طور می بینند که آن ها تصور می کنند و حضور هر دو زوج در این راستا بسیاری از سوء تفاهم ها را می تواند برطرف نماید و زوجین را از نقطه نظرات همدیگر آگاه سازد.
در این راستا روانپزشکان و روانشناسان بالینی که به رموز و اصول درمانهای اختلالات جنسی مسلط باشند ، می توانند به کسانی که مشکل کاهش میل جنسی را داشته باشند، کمک نمایند.
موضوعی که متأسفانه در سایه ضعف آگاهی رسانی و نبود همکاری های بین بخشی مناسب در سیستم سلامت کشورمان اغلب یا بدون مراجعه به درمانگر به صورت دردی لاعلاج بر خانواده و زندگی زناشویی سایه می افکند و یا آنکه راه به بیراهه درمانهای غیرمرتبط و گاه خطرناک می برد.